تک پارتی جیهوپ[فکر کنم عاشق شدم!..]
دختر رو صدا زد
میخواست بیاد تو دفترش،استرسی تو بدن دختر به وجود اومد فکر میکرد گندی زده پ داشت به این فکر میکرد که کدوم کارش رو غلط انجام داده،قطعا کسی دلش نمیخواد به دست یه مافیا به بیرحم ترین حالت ممکن کشته بشه!با دستای ظریفش به در کوبید
جیهوپ:بیا داخل
_چیزی شده اقای جانگ؟
جیهوپ:خب خب..چرا همچین لباسی تنت کردی؟
_عا....میدونم لباسم بازه اما به شما مربوطه؟قانونی تو شرکت به اسم اینکه لباس پوشیدنمون به شما مربوطه وجود نداره
جیهوپ:فکر کنم بتونی برای ددیت گرل بهتری باشی نه؟!
_چی گفتین؟فکر کنم شما باید فامیلیم رو بگین..اداب حرف زدن با یه خانم رو حتما بلدید،اینطور نیست؟اقای جانگ؟
جیهوپ:فکر کنم بیشتر وقتم رو صرف این کردم که بفهمم چطور تو تختم بهتر به فاکت بدم تا چیزای احمقانه دیگه
_اه واقعا نمیفهمم منو صدا زدید که این حرفای چرت و پرت رو بگین؟حتما چیز مهمتری برای گفتن دارید*عصبی*
جیهوپ:وقتی عصبی ای سکسی تر میشی ولی نه صدات زدم تا مزه لباتو بچشم
میدونست اگه مکث کنه ممکنه دختر شروع به دعوا گرفتن کنه برای همین مستقیم رفت سراغ لباش،انتظارشو نداشت واقعا اون دختر داشت باهاش همکاری میکرد...
بعد چند مین فهمید که دختر نفس کم اورده پس یکم ازش فاصله گرفت..
جیهوپ:اگه از دستم به اقیانوس فرار کنی یا قله کوه باز هم میام سراغت هرجا که باشی
پیدات میکنم
و میبوسمت
_اه لعنتی فکر کنم عاشق شدم!
ـ پآیآں
ںویسںده:جئوں ویکׅׅتوریآ
میخواست بیاد تو دفترش،استرسی تو بدن دختر به وجود اومد فکر میکرد گندی زده پ داشت به این فکر میکرد که کدوم کارش رو غلط انجام داده،قطعا کسی دلش نمیخواد به دست یه مافیا به بیرحم ترین حالت ممکن کشته بشه!با دستای ظریفش به در کوبید
جیهوپ:بیا داخل
_چیزی شده اقای جانگ؟
جیهوپ:خب خب..چرا همچین لباسی تنت کردی؟
_عا....میدونم لباسم بازه اما به شما مربوطه؟قانونی تو شرکت به اسم اینکه لباس پوشیدنمون به شما مربوطه وجود نداره
جیهوپ:فکر کنم بتونی برای ددیت گرل بهتری باشی نه؟!
_چی گفتین؟فکر کنم شما باید فامیلیم رو بگین..اداب حرف زدن با یه خانم رو حتما بلدید،اینطور نیست؟اقای جانگ؟
جیهوپ:فکر کنم بیشتر وقتم رو صرف این کردم که بفهمم چطور تو تختم بهتر به فاکت بدم تا چیزای احمقانه دیگه
_اه واقعا نمیفهمم منو صدا زدید که این حرفای چرت و پرت رو بگین؟حتما چیز مهمتری برای گفتن دارید*عصبی*
جیهوپ:وقتی عصبی ای سکسی تر میشی ولی نه صدات زدم تا مزه لباتو بچشم
میدونست اگه مکث کنه ممکنه دختر شروع به دعوا گرفتن کنه برای همین مستقیم رفت سراغ لباش،انتظارشو نداشت واقعا اون دختر داشت باهاش همکاری میکرد...
بعد چند مین فهمید که دختر نفس کم اورده پس یکم ازش فاصله گرفت..
جیهوپ:اگه از دستم به اقیانوس فرار کنی یا قله کوه باز هم میام سراغت هرجا که باشی
پیدات میکنم
و میبوسمت
_اه لعنتی فکر کنم عاشق شدم!
ـ پآیآں
ںویسںده:جئوں ویکׅׅتوریآ
۳۸۰
۲۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.